فان پاتوق
پاتوقی برای همه با هر سلیقه ای ...
| ||
|
سری دوم لطیفه ها و طنزنامه پـ نـ پـدوستم میگه چرا انقدر غذات کم شده ؟ میگم : تو رژیمم … میگه رژیم لاغری ؟! …پَـــ نَ پـَـــ رژیم صهیونیستی معلمم اومده خونمون تمبکمو دیده میگه تمبکه؟ میگم پَـــ نَ پَـــ ساکسیفونه روش پوست کشیدم گردو خاک نره توش .میگه منظورم اینه که میزنی؟ میگم پَـــ نَ پَــــ اون زورش زیاد تره اون منو میزنه میگه بیخیال درسو شروع کنیم؟ میگم پَــ نَ پَـــ من تنبک میزنم شمام برقص با هم پول در بیاریم. بعدش بابام اومده میگه اِ حاااامد ایشون معلمتونه؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ ایشون دوست دخترمه به خاطره گرونی پول نداره ریشاشو بزنه دوستم زنگ زده میگه چکار میکنی ؟ میگم ماشینمو آوردم تعمیرگاه . میگه مگه خرابه ؟ پَــــ نَ پـَــــ آوردمش تعمیرگاه عیادت دوستای مریضش قرمه سبزی آوردند رو میز می پرسه:قرمه سبزیه؟؟؟؟؟؟؟؟ پَـــــ نَ پــَـــ کوکو سبزیه آبشو زیاد کردن کم نیاد زنه رفته دکتر زنان ، دکتر ازش میپرسه بچتون لگد هم می زنه ؟ زنه جواب میده پَــ نَ پَــ، فحش خواهر مادر میده تو آرایشگاه کار می کردم … از مشتری می پرسم برات ماسک بذارم؟ رفتم چشم پزشک روی تردمیل میدوم … اومده می گه می خوای لاغر بشی؟؟؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ می خوام ببینم چند اسب ِ بخار قدرت دارم! می تونم پوز ِ یوز پلنگو بزنم یا نه به مامانم میگم یه سگِ خوب و نژاد دار پیدا کنیم واسه جفتگیری.. میگه واسه سگمون؟؟؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ واسه پسر اشرف خانوم اینا که بچه دار نمیشن به پسرخاله ام می گم تب کردم میگه: اِ؟ مریض شدی؟ رفتم سر قبر بابابزرگم…. یارو اومده پیشم نشسته میگه فوت کردن.؟ یارو زده روح الله داداشی رو کشته، حالا گرفتنش میگه حالا چی میشه اعدامم میکنن؟؟ میگم پَـــ نَ پَـــ میری مرحله بعد باید محراب فاطمی روهم بکشی برگشتم خونه میگه اومدی؟پَـــــ نَ پَـــــــ این لودینگمه : پلیز ویت ۴۰ درصدش مونده هنوز کامل شه میام تو یه روز با جعبه خیلی بزرگ رفتم اداره پُست، گذاشتم رو ترازو جعبه رو کارمنده اومده میگه می خوای پُست کنُی؟!! سر جلسه امتحان به جلوییم می گم برسونیا … می گه چی؟ تقلّب؟؟؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ تنفس ِ دهان به دهان ساعت ۷ صبح داییم به گوشیم زنگ زده برداشتم میگم: بــــــــله!؟ دوستم اومده صاف رفته نشست رو بالشم! میگم:راحتی؟ میگه: بلند شم یعنی! میگم: پـَـَـ نَ پـَـَـــ بشین قالب باسنت شه یه موقع گم شدی واسه تشخیص هویت ازش استفاده کنیم رفتم مغازه دارو سوسک کش خریدم . میگم بریزم زمین اینو؟یارو میگه پَـــ نَ پَـــ صبح ظهر شب با یه لیوان آب بده سوسکه بخوره [ سه شنبه 4 بهمن 1390
] [ 16:57 ] [ احسان اشرفی ] شیشه ای ترین غار دنیا!شیشه ای ترین غار دنیا را باید در بیابان های شیهواهوای مکزیک ببینید. غاری که اگرچه به عنوان یک معدن کریستالی شناسایی شد، اما جاذبه های آن به حدی بود که این روزها گردشگران زیادی برای دیدن آن راهی مکزیک می شوند. ![]()
این غار که معدن نایکا (Naica Mine) نام دارد، در عمق ۳۰۵متری زمین قرار گرفته و توسط دو برادر معدنچی که در حال کندن زمین بودند برای کشف سرب و نقره بودند، کشف شد. ![]() بزرگترین کریستالی که در این غار کشف شده، ۵۵ تن وزن داشته و ۱۱متر طول. فقط یک لحظه خودتان را لابه لای این کریستال های شفاف تصور کنید و فکر کنید که چنین قندیل های شیشه ای زیبایی صدها متر زیر زمین مدفون شده باشند! ![]() این قندیل ها اگرچه در تصاویر یخی و سرد به نظر می رسند، اما حقیقت این است که دمای غار در حدود ۴۵درجه سانتیگراد است و غارنوردان مجبورند در کوله پشتی هایشان تجهیزات خنک کننده حمل کنند. ![]() زمین شناسانی که این غار را بررسی کرده اند، معتقدند که بلورهای غار نایکا حاصل میلیون ها سال فعل و انفعال در درون زمین است و این بلورهای عظیم شیشه ای، از اشباع کلسیم سولفاتی که در آبهای زیر زمینی وجود داشته است، به وجود آمده اند. آنها طول این غار را ۱۰متر و عرض آن را ۱۶متر تخمین زده اند. ![]() ![]() ![]() [ سه شنبه 4 بهمن 1390
] [ 16:55 ] [ احسان اشرفی ] مطلب طنز درباره سیر تحول دخترا در دانشگاه …ترم ۱ – اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ – س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها error میدهد – چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند! پیشنهاد میکنم که در دختران ترم یکی (صفری) به دنبال gf نباشید چون اولاً پا نمیدهند و ثانیاً اگر حتی یکی از این دختران برای دوستی پا بدهد (یکی در هر ۱۰ میلیون سال) همه به شما به چشم یک همجنس باز نگاه خواهند کرد! فقط برای عملیات قضای حاجت به wc می روند ، طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد ، به پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند! تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند ، سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند – در فاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند! ترم ۲ – همچنان قادر به ساختن کلمات معنی دار نمیباشند – متوجه میشوند به غیر از آنها افراد دیگری نیز به اسم دانشجو تو این مملکت هستند! به مقدار بسیار ناچیز از قطر ابروها کاسته میشود ولی سیبیل جزیی از اعضای ثابت بدن می باشد ، سر کلاس متوجه موجوداتی عجیب و غریب میشوند اما اسم آنها را نمی دانند ، کماکان مسیر دانشگاه تا خانه بدون هیچ کم و کاستی طی میشود! نیمی از کتاب های ترم را میخرند و نیمه دیگر را از کتابخانه میگیرند ، اگر به آنها سلام کنید در جواب زمزمه نامفهومی میشنوید با این مضمون: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته – دو سه بار از جلوی تریای دانشکده رد میشوند اما جرأت داخل شدن را ندارند! (استغفرالله) ترم ۳ – به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند ، به این نکته حیاتی پی می برند که تنها استفاده wc قضای حاجت نیست! سوژه خنده پیدا می کنند ، همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا ۴ جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند – می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد – تریا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود و در جواب سلام شما میگویند سلام! ترم ۴ – با واژه bf آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند – ابروها نازک میشود و سیبیل ناپدید ، در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به wc میروند! همیشه در دانشگاه از قسمتهای “پر پسر” عبور میکنند ، شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه (نکته: اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید پس: ۱- دختره ترم ۴ درس میخونه ۲- شما خوشتیپید ۳ – یالا مخشو بزن دیگه چلمن) شروع میکنن به نوشتن جزوه – هر ۲-۳ شب یکبار به خانه میروند برای حاضری و به خاطر غر زدن های مامان بابا (خوب پدر مادرن دیگه دلشون تنگ میشه شما به بزرگی خودتون ببخشید) و تعویض لباس و بقیه روز ها خونه دوستشون درس میخونن (آره جون خودت ، بیچاره پدر ، مادره خبر نداره خوابگاه دخترا بغل خوابگاه پسراست) در جواب سلام شما میگویند: سلام – چطوری؟ خوبی؟ ترم ۵ – یکی از این موجودات خوش خط و خال (bf) را به دست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود! اصلاً سر کلاسها نمی روند و از دانشگاه فقط با wc کار دارند چون bf دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند (چون این دفعه فکر میکنن فقط خودشونن که bf دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا) کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد – از چهره مردانه گذشته تنها خاطره ای باقی مانده است (اینجاست که میگن مردونگی مرده) به دلیل افزایش آرایشات روی صورتشون اضافه وزن می آورند و برای جبران آن از مقدار شلوار و مانتو شان کم میکنند! یک میز اختصاصی برای خودشان و bf شان در تریا دانشکده رزرو است ، تابلو میشوند – کارکنان محترم حراست دانشگاه آنها را به اسم کوچک می شناسند! سند کمیته انضباطی را به نامشان میکنند و در جواب سلام شما (بعد از ۱۰ دقیقه) می گویند: اوا … سلام ببخشید حواسم نبود (طرف داره عاشق میشه و حواسش یه جای دیگست) ترم ۶ – خیلی تابلو میشوند – عاشق میشوند – مشروط میشوند !!! ترم ۷ – به طرز وحشتناکی تابلو میشوند – در عشق شکست میخورند – مشروط میشوند !!! ترم ۸ – دوباره آدم میشوند – دیگر تابلو نیستند چون جوانان مستعد دیگری جای آنها را میگیرند (من لذت می برم میبینم این جوونا رو …….) جای جای دانشگاه برایشان خاطره انگیز است ، مثل بچه آدم این ترم درس میخوانند فارغ میشوند – در به در دنبال شوهر میگردند و به اولین پیشنهاد جواب مثبت میدهند و از چاله به چاه می افتند !!!! [ سه شنبه 4 بهمن 1390
] [ 16:53 ] [ احسان اشرفی ] سری پنجم جوک و طنز نامه پـ نـ پـبه مامانم میگم: فکر کنم دیگه وقتشه از تنهایی در بیام،هر چی باشه بیست و شش سالمه مامان… توالتم،در رو می زنه،سرفه می کنم،میگه یعنی نیام تو،گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اگه دستات تمیزه بیا واسم طهارت بگیر صبح پاشدم به زور، دارم لباس میپوشم، بابام میگه کلاس داری؟! میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ نگران لباسم شدم پاشدم ببینم هنوز اندازمه یا نه به داداشم میگم برو عصای آقاجون رو بیار؛ به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن … میگیرن ! تو خیابون مارو دست تو دست باهم دیده … از این مدلها که مثلاً مُچمونو گرفته … شب جمعه بود تیپ زدم که برم با دوستام بیرون خوردم به پست گشت ارشاد … سر کلاس دستمو بلند کردم استاد میگه سوال داری ؟ زنگ زدم به استاد، میگه چیه نمره میخوای؟ رفتم به همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟ تی شرت « دی اند جی » پوشیدم …داداشم میگه « دولچه ، گابانا » ست؟ میگم خیام… [ سه شنبه 4 بهمن 1390
] [ 16:53 ] [ احسان اشرفی ] (سری ۳ سوالات بیهوده) پـَـَـ نــه پـَـَــــ
پـَـَـ نــه پـَـَــــ (سری ۳ سوالات بیهوده)
به رفیقم میگم گوشیمو جا گذاشتم خونه گوشیتو چند لحظه بده، میگه میخوای زنگ بزنی؟! پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام ببینم کلیپ خانوادگی جدید چی داری تو گوشیت !
عکس برادرزاده هامو نشون دوستم دادم با مامانشون. برگشته میگه ااِاا داداشت زنم داره؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اینارو تو قرعه کشی بانک برنده شده … بعد مشخص شدن ۳ تا از نمره ها و قطعی شدن مشروطی با رفیقمون رفتیم پارک یه بادی به کلمون بخوره، دختره اومده نشسته جلومون هِی چشمُ و ابرو میاد. رفیقم میگه داره آمار میده؟! پـَـَـ نــه پـَـَــــ دلقک بازی در میاره مارو از این وَضع خارج کنه! شب ساعت ۱۱ اومدم خونه بابام آیفونو برداشته میگه میای بالا؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ آشغالا رو که میاری پایین ماهیانه منم بیار !!! تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده ۴ لیتری تکون میدیم ! طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟ میگیم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم ! یه گوسفند خریده بودیم بسته بودیمش به درخت که قربونیش کنیم دختر خالم اومده میگه آخــــــی میخوان این طفلی رو بکشن؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ کار بد کرده بستیمش به درخت درس عبرتی باشه واسه بقیه ی گوسفندا با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه: شمام عسل میخواین!؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم!! یه روز با جعبه خیلی بزرک رفتم اداره پُست، کًذاشتم رو ترازو جعبه رو کارمنده اومده میکًه می خوای پُست کنُی؟! کًفتم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم وزنش کنم ببینم اکًر اضافه وزن داره شبها بهش شام ندم تو خیابون کفتر رو سر دوستم طرح زد! بعد دست میکشه سرش میگه ااااااااه کفتر بود ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ پری دریایی بود بوس فرستاد! عروسی خواهرم ماموره اومده دم خونمون میگه عروسیه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ ختنه سرون بابامه جشن گرفتیم به یارو میگم قالپاق ریو دارین؟ می پرسه ماشینت ریو هست ؟!؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ لامبورگینیِه قالپاق ریو میندازم یه وقت ریا نشه!!! به دوستم میگم : وقتشه که دیگه برات آستین بالا بزنیم، میگه یعنی زن بگیرین ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ وضو بگیریم نماز جماعت بخونیم ماشین رو بردم سرویس، میگم فـــیلترش هم بذار، میگه فیـــلتر هوا؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ فیلتــر شکن بذار ماشین شبا بتونه بیاد فیسبوک با رفیقم رفتیم پیک نیک … بهش چاقو دادم در کنسروو باز کنه. میگه: با چاقو بازش کنم؟! پـَـَـ نــه پـَـَــــ راست کلیک کن روش اوپن ویت بزن با مدیا پلیر بازش کن ماشینو تو روزنامه تبلیغ کردم. میگه میخوای بفروشیش؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ معدلش بیست شده ازش قدردانی کردم سوار ماشین بودیم یه موتور با سرعت دویست تا از کنارمون عبور کرده، رفیقم داشت با موبایلش ور میرفت ندیدش، میگه:موتور بود؟ گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میگ میگ بود؟! رفتم آسایشگاه برای دیدن سالمندان. مسئول اونجا میگه : اومدی عیادت ؟ میگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ خیال کردی اومدم ۲ تا از این پیرمردها رو ببرم بزرگ کنم؟! تو خیابون موتوریه اومد کیفم رو قاپید، یارو میپرسه دزد بود؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ رفیقم بود اومده بود امانتیش رو پس بگیره، فقط خواست هیجانش بیشتر باشه رفتم از قسمت قفسه باز کتابخونه ۲ تا کتاب برداشتم آوردم گذاشتم جلوی مسئولش که وارد حسابم کنه؛ میگه: میخوای ببریشون؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم کتابارو بهت توصیه کنم بخونی، میانگین ساعت مطالعه تو مملکت بره بالا رفتم سر خاک خدا بیامرزی دارم خرما تعارف می کنم، طرف برداشته میگه فاتحه است دیگه نه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ خدا بیامرز زنده شده داریم جشن می گیریم! زنگ زدم ۱۱۵، میگه آمبولانس میخواین قربان؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه پلیس ۱۱۰ میخوام. بقیش هم آدامس بدین! لامپ اتاقم سوخته، بابام اومده میگه میخوای عوضش کنی؟؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام بهش پماد سوختگی بمالم خوب شه رفتیم جلو دانشکده رو چمن نشستیم یکم درس بخونیم قبل امتحان. باغبون دانشگاه اومده میگه میخوام فواره ها رو باز کنم، پا میشید؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ میشینیم قبل جلسه یه دوش آب سرد بگیریم، حال بیایم تو مترو همه رو سر هم سوار شدن خانومِ اومده میگه اون وسط جا نیست؟! پـَـَـ نــه پـَـَــــ جا هست ما مثِ مارمولک چسبیدیم به شیشه یِ در!! رفتیم تو اتوبان. ترافیک زیادی بود. دوستم میگه احسان، ترافیکه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه اینکه احساسه غریبی بهمون دست نده، ماشینا چسبیدن به ما پام رفته تو چاله وسط خیابون با مغز پهن شدم رو زمین اومدن دورمو گرفتن میگن خوردی زمین؟! گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ! دارم سجده شکر به جا میارم میرم نونوایی میگم حاجی بش دانا بربری خاشخاشلری ور. میگه سن ترک سن؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ لرم آپگرید شدم یارو زنگ زده خونه ما میگه اداره ثبت احوال؟ میگم نخیر. میگه ااااا اشتباه گرفتم؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ شما درست گرفتی من اشتباه ورداشتم ! رفتم پرنده فروشی میگم آقا قناریهای نر و مادتون کدومان ؟ میگه میخوای بخری ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه داریم راز بقا میبینیم … پرنده داره تخم میذاره … دوستم میگه تخم گذاشت؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ جیش کرد به صورت بسته بندی شده ! با دوستم رفتیم بام تهران. یه یارو تو بانجی جامپینگ داشت بالا پایین میرفت … دوستم میگه اگه این کش پاره بشه می خوره زمین داغون می شه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوره زمین هوا میره نمی دونی تا کجا میره … به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن … میگیرن ! میگه کی ؟ پلیسا ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دست اندرکاران شبکه فشن تی وی ! توی فرودگاه با دوستم داریم از قسمت بازرسی رد میشیم. یه دفعه صدای بوق بلند شده … دوستم میگه یعنی من یه چیز فلزی همرامه ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ چون از بچگی بهت میگفتن شونبول طلا الان این داره بوق میزنه ! داشتم یه گربه رو تو سبد می بردم صدای میو میوش کل خیابون رو برداشته بود … دختره میگه گربس؟! پـَـَـ نــه پـَـَــــ نهنگه اختلال ژنیتیکی پیدا کرده تو تاکسی نشستم. میگم آقا پیاده میشم … میگه نگه دارم ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ چه کاریه ! … خودمو پرت میکنم بیرون. دیگه بالاخره شمام خسته شدی از صبح پشت فرمون ! اومدم برنامه رو ببندم. میگه آر یو شُر یو وانت تو کوییت؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ جاست کیدینگ !
زنگ زدم اورژانس میگم تصادف شده. یارو میپرسه کسی هم صدمه دیده؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ فقط زنگ زدم بگم همه سالمند که از نگرانی درتون بیارم ! قرص پشه گرفتم. داداشم میگه باید بزارم تو دستگاه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ صبح، ظهر، شب با یه لیوان آب بده به پشهها سر یک ماه حالشون خوب میشه ! رفتم به همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟ میگه می خوای غذا درست کنی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره
رفتم دندونپزشکی به دکتره میگم آقای دکتر این دندون عقلم کج دراومده. اومدم حسابشو برسی! دکتره میگه یعنی میگی بکشمش؟! پـَـَـ نــه پـَـَــــ گفتم دکتری … یکم نصیحتش کنی بلکه به راه راست هدایت شه رفتم سوپر مارکت میگم یه نوشابه بزرگ بده. میگه یعنی خانوادگی باشه ؟! پـَـَـ نــه پـَـَــــ مجردم بود اشکالی نداره. فقط محجوب باشه و اهل نماز و روزه قورمه سبزی آوردند سر میز، دوستم می پرسه قرمه سبزیه؟! پـَـَـ نــه پـَـَــــ کوکو سبزیه آبشو زیاد کردن کم نیاد توی اخبار بانوان با مربی بدمینتون بانوان مصاحبه می کرد می گفت امسال مقامی هم آوردین؟ جواب داد اگه منظورتون اول تا سومه نه! پـَـَـ نــه پـَـَــــ منظورش مقام هفتاد و چهارمه که از هفتاد و پنج کشور کسب کردین! می گم فن رو چرا روی cpu نذاشتی، می سوزه ها. می گه یعنی باید بذارم ؟ می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ پنکه سقفی بذار، کلاسش بیشتره … می گم آدرس خیابون قائم مقام فراهانی،میدان شعاع. می گه یعنی تا قائم مقام باید برم ؟ می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ، تا امیر کبیر برو سلام برسون بهشون صبح پا شدم رفتم سایپا میگم خانم یه پیش فاکتور ۱۳۲ میخوام میگه پراید؟! پـَـَـ نــه پـَـَــــ بوگاتی وِیرون مدل ۱۳۲ تحت لیسانس سایپا!!! رفتم سر تمرین ریل مادرید از کاکا عکس و امضا گرفتم به عمّم نشون میدم میگه ااا رفتی امروز سر کمپشون؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خود کاکا تو اتاقم طی الارض کرد تا باهام عکس بندازه و امضا بده پایان نامم تموم شده زنگ زدم به استاد میگه میخوای دفاع کنی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام حمله کنم به داداشم میگم برو عصای آقاجون رو بیار؛ میگه آقاجون میخواد بره مگه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ ؛ میخواد به اذن پروردگار عصا رو تبدیل به اژدها کنه تو بانک واسه یه پیرزنه داشتم فیش پر میکردم ازش میپرسم شماره تلفن می گه می خای تو فیش بنویسی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهات شبا با هم تلفنی صحبت داشته باشم از خواب بیدار شدم بابام اومده میگه بیدار شدی ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ خوابم خودمو زدم به بیداری ! [ سه شنبه 4 بهمن 1390
] [ 16:51 ] [ احسان اشرفی ] جنگل رقصان روسیهاگر شما هم جزو کسانی هستید که نام جنگل برایتان تداعی گر تاریکی و وحشت است، مطمئن باشید که جنگل رقصان روسیه می تواند شما را بیشتر از هر جنگلی وحشت زده کند. جنگلی عجیب و زیبا با درخت های پیچ خورده رقصان که اسرارآمیزتر از تمام جنگل های دنیا، در پارک ملی Coronian Spit جا خوش کرده و هر سال گردشگران زیادی را برای تماشای خود به کالینینگراد روسیه می کشاند.
جنگل رقصان روسیه، جنگل منحصر به فردی است که شاید در هیچ جای زمین نتوانید مشابه آن را پیدا کنید. در این جنگل که به جنگل فرفری هم معروف است، تا چشم کار می کند درختان کاج در خود پیچیده ای می بینید که بدون هیچ الگوی ثابتی دور خود چرخیده اند و محققان را انگشت به دهان گذاشته اند. ![]() در سال های اخیر پژوهشگران زیادی سعی کرده اند روی دلیل رشد عجیب این درخت ها در این مکان خاص مطالعه کنند اما این مطالعات تا به حال به نتایج قطعی نرسیده است. ![]() شاید عجیب ترین ویژگی این درختان آن باشد که همه آنها درست از یک مرحله، دستخوش تغییر می شوند اما در ادامه مسیر رشدشان، شکل های متفاوتی پیدا می کنند. ![]() این کاج های ۲۰ساله ممکن است شما را یاد درختچه های مینیاتوری ژاپنی (بونسای) بیندازند، اما گونه آن ها هیچ ربطی به این درختچه ها ندارد. از این گذشته، در میان این درخت مواردی از رشد طبیعی هم دیده می شود و به همین دلیل نمی توان رشد عجیب درخت های فرفری را به گونه خاص آنها ربط داد. ![]() درباره این درختان نظریه های تایید نشده زیادی منتشر شده است. یکی از این نظریه ها آن است که همه این درخت ها در اثر وزش یک باد بسیار قوی به این شکل درآمده اند. ![]() اما نظریه های دیگری هم وجود دارد که روی وجود یک میدان مغناطیسی قوی در سطحی از این جنگل تاکید می کند. ![]() نظریه دیگر با کمی تغییر، اشاره به برخورد انرژی های مثبت و منفی در این منطقه از کره زمین دارد اما عده ای هم معتقدند که شکل خاص این جنگل به دلیل مسائل زمین شناسی و جنس خاص و بی ثبات خاک آن به وجود آمده است. ![]()
![]() [ سه شنبه 4 بهمن 1390
] [ 16:49 ] [ احسان اشرفی ] مدل جدید کت و دامن زنانه با حجاب مجلسی سال ۹۰
[ سه شنبه 4 بهمن 1390
] [ 16:48 ] [ احسان اشرفی ] |