فان پاتوق

وبلاگicon

کدستان

فان پاتوق
فان پاتوق
پاتوقی برای همه با هر سلیقه ای ...
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فان پاتوق و آدرس funpatugh.Loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

سارق زن‌ نمای تاكسی بانوان بازداشت شد
 
سارق زن‌ نمای تاكسی بانوان بازداشت شد
تهران امروز: چند روز پیش زنی به دادسرای نجف‌آباد آمده و به بازپرس این دادسرا گفت: من راننده تاكسی سرویس بانوان هستم. امروز برای سوار كردن یكی از مشتریان به نزدیكی پارك...رفتم. زنی چادری را كه كنار یك كیوسك مطبوعاتی منتظر من ایستاده بود را سوار كرده و به سوی مقصدی كه وی گفت حركت كردم.

چند دقیقه بعد یك دفعه زن مسافر دستمالی مرطوب با بویی تند را جلوی بینی من گرفته و بعد از آن هم هیچ چیز نفهمیدم. فقط وقتی به هوش آمدم خود را داخل اتومبیلم در محله‌ای خلوت دیدم در حالی كه با بررسی داشبورد و كیف پولم متوجه سرقت پول‌ها و طلاهایم شدم.

با توجه به حساسیت موضوع بلافاصله پرونده‌ای تشكیل و در تحقیقات ابتدایی مشخص شد مسافر مذكور یك مرد بوده كه با پوشیدن چادر و تقلید صدای خانم‌ها این زن مسافركش را بیهوش و اموال وی را با خود برده است.

ادامه كاوش‌ها هم حاكی از این بود كه این مسافر زن‌نما شاكیان دیگری هم دارد كه به همین ترتیب اموال آنها را به یغما برده است.

با تلاش ماموران سرانجام این مسافر در دامی كه توسط پلیس برای او گذاشته شده بود گرفتار آمده و در بازرسی از ماشین وی یك شیشه ماده بیهوش كننده به‌همراه مقداری پنبه كشف شد.

متهم پس از انتقال به اداره آگاهی وی پس از روبه‌رو شدن با شاكیان به جرم خود اقرار كرده و گفت: با تلفن كارتی از باجه‌های تلفن عمومی به آ‍‍ژانس‌های تاكسی سرویس بانوان زنگ می‌زدم و با تقلید صدای زنانه تقاضای اتومبیل می‌كردم.پس از رسیدن تاكسی آن‌را را به كوچه‌ای خلوت هدایت كرده و در آنجا راننده را بیهوش كرده و پول و طلاجاتش را سرقت می‌كردم.

ماموران در ادامه با حكم قضایی منزل متهم را تفتیش كرده و در آنجا مقدار زیادی لوازم آرایش زنانه ویك چادر مشكی پیدا كردند.

متهم هم تحویل دستگاه قضایی شد تا به اتهامات وی رسیدگی شود.

[ سه شنبه 24 بهمن 1390 ] [ 9:37 ] [ احسان اشرفی ]


 

براي ديدن ادامه عكسها و دانلود روي اين عكس كليك كنيد

راه هاي جالب و خواندني براي تقلب كردن در امتحان

ورود بچه خرخونا اکیدا ممنوع


بچه هایی که تا الان لایه کتابو باز نکردن و قصدم ندارن باز کنن به روش های زیر دقت کنن براشون انشاالله مفید خواهد بود!!!

۱.در یک آن برگتونو با بغل دستی عوض کنید. البته این در صورتی کاربرد داره که بغلیتون از این بچه .....یا نباشه !

۲.موبایل بزارین تو جیبتون . . . هندز فری هم روی گوشاتون مقنعه هم که میکنین سرتون . . .
فقط قبل از اینکه برین سر جلسه گوشی رو سایلنت کنین که ضایع بازار راه نیافته . . . !

۳.روش دیگه نوشتن روی دستمال کاغذیه . . . همینجوری باهاش صورتتون رو خشک کنین . اما حواستون باشه یه وقت بینی مبارک رو لمس نکنه که هم ضایع میشین هم تفلب ها غیر قابل استفاده میشن . . .

۴.روش بعدی نوشتن تقلب روی کاغذ و قرار دادن اون در پاکتی شلوار و آستین هاست . . .

۵.روش بعدی نوشتن مطالب روی دسته صندلی

۶.روش بعدی نوشتن مطالب کف دست یا روی مقنعه (با خودکار مشکی امتحان کنین . . . خوندنش یه کم سخته اما خیلی حال میده . .

۷.روش دیگه اینکه روی چرکنویسی که قراره ببرین سر جلسه مطالب و فرمول ها رو بنویسین

۸.روش دیگه استفاده از این کامپیوتر های جیبی مثه همین بینا و پاکت پی سی ها هست
 
۹. یکی از روشهای جدید ، استفاده از تکنولوژی BlueTooth میباشد .بدین صورت که شما از برگه خودت عکس میگیری و بعدش برای دوستانتون Send میکنی !
این روش کاملا تست شده و جواب داده !


[ دو شنبه 24 بهمن 1390 ] [ 9:25 ] [ احسان اشرفی ]

براي ديدن ادامه عكسها و دانلود روي اين عكس كليك كنيد

  گلچینی جديد از برترين جملات جالب و با مزه پ نه پ

به دوستم میگم دیشب تو کرمان یه پسره بنزین ریخته سرش خودشو تو خیابون آتیش زده. میگه سوخت؟! پـَـــ نــه پـَـــ یه جون گرفت رفت مرحله بعد !

آخه تو آدمی؟؟؟؟؟ - پَ نه پَ؛ تو آدمی! بخشهایی از مکالمۀ آدم و حوا

 


به دوستم میگم دارم واسه چند روز میرم آبادان. میگه واسه کار داری میری؟
یه دماسنج خریدم دارم میرم تو دمای بالای 50 درجه تستش کنم

رفتم الکتریکی می گم آقا سه راهی دارین؟ میگه سه راه برق؟!!!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ سه راه آذری، دربست

نصفه شب یکی از بالا درمون پرید تو حیاط داداشم گفت علی دزده؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ "زوروِ " داره از دست گروهبان گارسیا در میره

پسره اومده خواستگاریم میگم من الان می خوام درس بخونم می گه یعنی چند سال دیگه می خوای ازدواج کنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ 10 دقیقه صبر کنی این صفحه رو بخونم درسم تموم میشه

یارو نشسته کنار خیابون نوک دماغش چسبیده به زمین. دوستم میگه : معتاده؟!
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخواد انعطاف بدنشو به رخ بکشه

کارتمو دادم به بلیط فروش مترو میگه شارژش کنم؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میرم از شارژ خورشیدی استفاده می کنم

بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخایم همین جوری ولش کنیم اسمش بشه نیـــــو فولدر

دارم با تلفن حرف میزنم. زنم میگه دوستت بود؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ سارکوزی بود در مورد مناقشات اخیر خاورمیانه نظرمو می خواست

تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم

با ماشین افتادیم ته دره یارو میگه زنگ بزنم آمبولانس بیاد؟
میگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه مشکل درون خانوادست خودمون حلش می کنیم

صدای خروپفش کشتمون ! تکونش دادم از خواب پریده، میگه سر صدام اذیتت می‌کنه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ جنس صداتو دوست دارم می‌خواستم بت بگم سعی‌ کن تو اوج که میری رو تحریرات بیشتر کار کنی‌!

تو تاکسی تنها نشستم میخوام کرایه حساب کنم طرف میگه 1 نفر؟!
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ 2 نفر حساب کن خورزوخان هم هست

حالا از تاکسی پیدا شدم به راننده نیگا میکنم، میگه باقی پولتو میخوای؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام یه دل سیر نیگات کنم که میری دلتنگت نشم!

داریم راه میریم با دوستام پام پیچ خورده، خوردم زمین میگه کمک می‌خوای؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ شماها خودتونو نجات بدین من اینجا میمونم مقاومت می‌کنم

تو حیاط دانشگاه تو انگلیس دارم با دوستم فارسی حرف میزنم، یارو اومده میگه خانوم شما ایرانی هستین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ انگلیسی هستیم فارسی یاد گرفتیم بتونیم صادقی گوش بدیم!

تو پارک رفتم دستشویی اومدم بیرون یکی جلومو گرفته! میگم پولیه؟
مبگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ من اینجا نشستم پشه ها نیان تو حین کار براتون مزاحمت ایجاد کنند

از خونه زنگ زدم فست فود غذا بیارن، طرف میگه بفرستم واستون؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ آپلود کن، لینکش رو بده، دانلود میکنم

میگن کریستف کلمب وقتی رسید به امریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یه سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟
سرخ پوسته گفت پـَـَـ نــه پـَـَــــ ژاپنه ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم

رفتم داروخونه، میگم باند دارین؟ میگه باند پانسمان؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ باند فرودگاه ! میخوام فرود بیام !

جلو توالت عمومی… آقاهه میگه ببخشید شما هم تو صف توالت وایسادین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ما سوسکیم اومدیم عید دیدنی

تو رستوران پیشخدمتو صدا کردم. میگم آقا توی سوپ من مگس افتاده! میگه مرده؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ هنوز زندست، داره شنا میکنه، صدات کردم بیایی نجاتش بدی!

به دوستم میگم من عاشق این ماشین شاسی بلندام. میگه منظورت پرادو و رونیزو ایناست؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ منظورم کامیونو تراکتورو ایناست!

دراز کشیده بودم لب استخر. دوستم میگه آفتاب می گیری؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ با خورشید مسابقه گذاشتیم، هر کی دیرتر بخنده برندس !

دارم کباب درست میکنم رو منقل و سیخای کبابو میگردونم. اومده خودشو لوس کرده با لحن بچه گونه میگه کباب درست میکنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم فوتبال دستی بازی میکنم

جلو عابر بانک تو صف وایسادم یارو می گه ببخشید شمام پول میخاین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خونه کامپیوتر نداریم میام اینجا فیس بوکم رو چک کنم

رفتم دفتر هواپیمایی میگم عجله دارم میشه پرواز امروز شیراز رو واسم چک کنید؟ میگه اگه جا داد بگیرم؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ نگیر بذار پر شه من فردام میام چک میکنم با هم بخندیم

سوار تاکسی شدم. یارو صدای ضبطشو تا ته زیاد کرده بود. میگم میشه صدای ضبطتونو کم کنید؟ میگه اذییتتون میکنه؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ گفتم کم کنی این یه تیکشو من بخونم ببینی صدای کدوممون بهتره!

رفتم دستشویی عمومی در میزنم میگم یکم سریع تر. میگه شمام دستشویی داری؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم شما کم و کسری نداری ؟!

رفتم دنبال دوستم، زنگ خونه رو زدم میگم منتظرم، میگه بیام پایین؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بیا بالا پشت بوم، با هلیکوپتر اومدم

با دوستم رفته بودیم استخر غریق نجات اومده میگه میخوایین شنا كنین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدیم تو آب حل بشیم به عنوان املاح معدنی مردم استفاده كنن

سوسکه را کشتم جنازشو ورداشتم ببرم بندازم بیرون. همسرم بین راه نگاه میکنه میگه کشتیش؟
میگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو دستشویی خوابش برده بود دارم میبرمش تو رختخوابش بخو ابه

سر کلاس آیین نامه رانندگی پلیسه یه تابلو را از من پرسیده. میگم عبور دوچرخه ممنوع. میگه این دوچرخه است؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَـــ تانکه. میگه پـَـَـ نــه پـَـَـــ و مرض! هنوز فرق دوچرخه با موتورگازی را نمیدونی؟

دارم سباز وطن رو میبینم دوسم کلشو میاره جلو میگه یاسه می گم پـَـــ نــه پـَـــ پسر عمومه بنده خدا رفته سربازی قاط زده پـَـــ نــه پـَـــ

به دوستم میگم دیشب تو کرمان یه پسره بنزین ریخته سرش خودشو تو خیابون آتیش زده. میگه سوخت؟! پـَـــ نــه پـَـــ یه جون گرفت رفت مرحله بعد !

رفتم داروخونه کرم ترک پا بگیرم .می گه واسه پا میخواین؟؟ میگیم : پـَـــ نــه پـَـــ میخوام در جهت از بین بردن ترک های کویر لوت گامی برداشته باشم

خیس عرق رفتم خونه میبینم کولر خاموشه میگم روشنش کنین ، میگن یعنی هوا گرمه ؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ دلم واسه بابابرقی سوخته از بعداز هدفمندی یارانه ها و گرون شدن برق کسی کولر نمیزنه بنده خدا به نون شبش محتاج شده !

دوستم اومده موتورمو قرض بگیره، میگم باکش کم داره ها ! میگه یعنی بنزین کم داره؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ محبت آدم های گدایی چون تو رو ، یکم محبت کن خوب راه میره

رفتم سينما متصدي سينما برگشته ميگه طبق شماره صندليتون بشينين7 پـَـــ نــه پـَـــ مطابق با شماره ملي مون ميشينيم!!!!!

شب ساعت ۱۱ اومدم خونه بابام آیفونو برداشته میگه میای بالا؟ پـَـــ نــه پـَـــ آشغالا رو که میاری پایین ماهیانه منم بیار !!!

به دوستم میگم شماره این راننده وانت چنده؟میگه بار داری؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ یه مساله انتگرال دارم میخام کمکم کنه

با سرعت 70 کیلو بایت دارم دانلود میکنم دوستم اومده میگه:ADSL داری؟ گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ دایالاپه بهش ردبول دادم خورده.

عکس برادرزاده هامو نشون دوستم دادم با مامانشون. برگشته میگه ااِاا داداشت زنم داره؟
پـَـ نـَـ پـَـ اینارو تو قرعه کشی بانک برنده شده

با دوستم رفتیم باغ وحش،جلوی قفسِ شیر وایسادیم. دوستم میگه:شیرِ؟ پـَـــ نــه پـَـــ گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!!!!

تو کوچمون مراسم تعزیه خونیه، طرف میگه 5 تا جوانمرد نفری 5000 تومن بدن. دوستم میگه واسه خودشون میخوان؟ پـَـــ نــه پـَـــ میخوان واسه کربلا آب معدنی بخرن ببرن، سوپر مارکت قسطی قبول نمیکنه!

 
[ دو شنبه 24 بهمن 1390 ] [ 9:22 ] [ احسان اشرفی ]

حق این دانش آموز صفر است یا بیست؟

درکدام جنگ ناپلئون مرد؟

در اخرین جنگش

اعلامیه استقلال امریکا درکجا امضاشد؟

در پایین صفحه

علت اصلی طلاق چیست؟

ازدواج

علت اصلی عدم موفقیتها چیست؟

امتحانات

چه چیزهایی را هرگز نمی توان درصبحانه خورد؟

نهار و شام

چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟

نیمه دیگر ان سیب

اگر یک سنگ قرمز را در دریا بیندازید چه خواهد شد؟

خیس خواهد شد

یک ادم چگونه ممکن است هشت روز نخوابد؟

مشکلی نیست   شبها می خوابد

چگونه می توانید فیلی را با یک دست بلند کنید؟

شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنیدکه یک دست داشته باشد

اگر در یک دست خود سه سیب و چهارپرتقال و در دست

دیگر سه پرتقال و چهار سیب داشته باشید

کلا چه خوهید داشت؟

دستهای خیلی بزرگ

اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند

چهارنفر ان را درچند ساعت خواهند ساخت؟

هیچچی چون دیوار قبلا ساخته شده

چگونه می توانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتونی بزنید بدون ان که ترک بردارد؟

زمین بتونی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد

[ دو شنبه 24 بهمن 1390 ] [ 9:19 ] [ احسان اشرفی ]

 

مقایسه دختر و پسر در طرز استفاده از عابر بانک

 

پسرها:

۱- با ماشین میرن به بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک.

۲- کارت رو داخل دستگاه میذارن.

۳- کد رمز رو میزنن، مبلغ درخواستی رو وارد میکنن.

۴- پول و کارت رو میگیرن و میرن.

دخترها:

۱- با ماشین میرن دم بانک.

۲- به خودشون عطر میزنن.

۳- احتمالاً موهاشون رو هم چک میکنن.

۴- در پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن.

۵- در پارک کردن ماشین خیلی مشکل پیدا میکنن.

۶- بلاخره ماشین رو پارک میکنن.

۷- توی کیفشون دنبال کارتشون میگردن.

۸- کارت رو داخل دستگاه میذارن، کارت توسط ماشین پذیرفته نمیشه.

۹- کارت تلفن رو میندازن توی کیفشون.

۱۰- دنبال کارت عابربانکشون میگردن.

۱۱- کارت رو وارد دستگاه میکنن.

۱۲- توی کیفشون دنبال تیکه کاغذی که کد رمز رو روش یاداشت کردن میگردن.

۱۳- کد رمز رو وارد میکنن.

۱۴- ۲دقیقه قسمت راهنمای دستگاه رو میخونن.

۱۵- کنسل میکنن.

۱۶- دوباره کد رمز رو میزنن.

۱۷- کنسل میکنن.

۱۸- مبلغ درخواستی رو میزنن.

۱۹- دستگاه ارور (خطا) میده.

۲۰- مبلغ بیشتری رو درخواست میکنن.

۲۱- دستگاه ارور (خطا) میده.

۲۲- بیشترین مبلغ ممکن در خواست میکنن.

۲۳- پول رو میگیرن.

۲۴- برمیگردن به ماشین.

۲۵- آرایششون رو توی آینه عقب چک میکنن.

۲۶- توی کیفشون دنبال سویچ ماشین میگردن.

۲۷- استارت میزنن.

۲۸- پنجاه متر میرن جلو.

۲۹- ماشین رو نگه میدارن.

۳۰- دوباره برمیگردن جلوی بانک.

۳۱- از ماشین پیاده میشن.

۳۲- کارتشون رو از دستگاه عابر بانک بر میدارن. (حواس نمی‌ذاره برای آدم)

۳۳- سوار ماشین میشن.

۳۴- کارت رو پرت میکنن روی صندلی کنار راننده.

۳۵- احتمالاً یه نگاهی هم به موهاشون میندازن.

۳۶- میندازن توی خیابون اشتباه.

۳۷- برمیگردن.

۳۸- میندازن توی خیابون درست.

۳۹- پنج کیلومتر میرن جلو.

۴۰- ترمز دستی رو آزاد میکنن. (میگم چرا اینقدر یواش میره

[ دو شنبه 24 بهمن 1390 ] [ 9:18 ] [ احسان اشرفی ]

 

برای ورود به بازی ها ، لطفا بر روی بازی مورد نظر کلیک کنید

 بازی تنیس روی میز ، بازی پینگ پنگ سادهبازی شكار پرنده ، شكارچی پرنده شیطون

 بازی زیبای هلی كوپتر قهرمانبازی ماشین ، موتور ، پرش از روی مانع

بازی اتومبیلرانی رالی استراتژیك بازی كودك زرنگ باهوش

بازی مسابقات پنالتی فوتبالپرندگان خشمگین

بازی مكعب و دیواره های مزاحمبازی پرتاب پنگوئن با ضربه

بازی غورباقه مگس خواربازی دانه خور

بازی تنیس روی میز ، پینگ پنگ فانتزینقطه بازی

بازی بیلیاردبازی حباب

بازی هلی كوپتر و موانعبازی پارك دوبل اتومبیل

بازی اتومبیلرانی رالیبازی تونل های تو در تو

بازی سفینه فضاییبازی موشك فضایی جنگنده

 

[ دو شنبه 24 بهمن 1390 ] [ 9:14 ] [ احسان اشرفی ]

بازی های انلاین


نقش خیال

خانه معما

خروج از ماز

موتور سواری

تیر و کمان

 

[ سه شنبه 24 بهمن 1390 ] [ 8:54 ] [ احسان اشرفی ]
صفحه قبل 1 ... 94 95 96 97 98 ... 123 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ فان پاتوق خوش آمدید . برای استفاده بهتر از وبلاگ از مرورگر فایرفاکس استفاده نمایید.
آرشيو مطالب
تبلیغات
این سایت را حمایت می کنم
جست و جو



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
عضویت

تبلیغات

خبرنامه

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ی وبلاگ ایمیل خود را وارد نمایید



معرفی به دوستان
نام شما :
ايميل شما :
نام دوست شما:
ايميل دوست شما:

آمار وبلاگ

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 188
بازدید دیروز : 931
بازدید هفته : 1316
بازدید ماه : 4417
بازدید کل : 115864
تعداد مطالب : 859
تعداد نظرات : 99
تعداد آنلاین : 1

نظرسنجی

چه مطالبی را افزایش دهیم ؟

لطفا کلیک نکنید !
اهنگ وبلاگ